ناگفتههای خواننده ممنوعالکار: جرات عذرخواهی دارم
مهدی مقدم خوانندهای است که به گواه اتفاقات چند سال اخیر هم مجاز هست و هم مجاز نیست! او در عجیبترین وضعیت ممکن قرار دارد و خودش را مقصر تمام ناکامیها و کم رنگ شدنش در جریان اصلی موسیقی پاپ ایران میداند. خواننده آلبومهای مجاز «خونسرد»، «سونامی» و «احتیاط» حالا چند سالی است از سونامیهای ماهوارهای فاصله گرفته و میخواهد با احتیاط و خونسردی به مسیر اصلی بازگردد.
مقدم متولد سال 60 در تهران است. او در کنار تحصیل در رشته گرافیک و فعالیت در برخی تئاترها و خوانندگی در نمایشها تعدادی کار رادیویی هم دارد که از بارزترین آنها شرکت در برنامه «جمعه ایرانی» است. او در سال 80 تهیه آلبوم «خونسرد» را آغاز کرد و با انتشار این آلبوم در سال 83 رسما وارد حوزه موسیقی شد.
پخش کلیپهای این خواننده در برخی شبکههای ماهوارهای ممنوع الکاری او را به دنبال داشت و حتی پس از 6 سال با وجود اینکه اعلام شد وی با همراهی ارکستر صدا و سیما در برج میلاد و در بخش جنبی جشنواره موسیقی فجر اجرا خواهد داشت، این موضوع منتفی اعلام شد. گرچه شنیده میشد صدا و سیما برای آن جشنواره چهار ارکستر، شامل دو ارکستر سنتی و دو ارکستر پاپ در نظر داشته و با مخالفت مسئولان برگزاری جشنواره و محدود کردن اجراها به یک اجرا آن هم اجرای مهدی مقدم، صداوسیما اعلام کرده یا هر چهار اجرا یا هیچ کدام و این موضوع به ضرر مقدم تمام شده است.
گفته میشد گرچه برای اخد مجوز از ارشاد به طور معمول یکی از مراحل استعلام حراست است و مقدم همواره در این بخش متوقف میماند اما برای جشنواره چنین مرحلهای وجود ندارد و حتی خوانندههایی چون رضا صادقی و محسن یگانه هم در دوران ممنوع الکاریشان، موفق به حضور در جشنواره شدهاند و بعد از اجرای مثبت، مجوز برگزاری کنسرت های مستقل خود را دریافت کردند، اما مقدم از این اتفاق بینصیب ماند.
با این وجود با دنبال دار شدن غیبت مقدم، حتی در مقطعی سفر چند ماهه او به یکی از کشورها، شایعه مهاجرت همیشگی او پس از نزدیک به هفت سال ممنوعیت برگزاری کنسرت و کار را به دنبال داشت.
او سابقه بازی در فیلمهایی چون «آخرین حرف» و «۱۸-» به کارگردانی اصغر نصیری در سال 87 و فیلم سه بعدی «آقای الف» به کارگردانی علی عطشانی در سال 91 را در کارنامه دارد.
با او درباره گذشته، حال و آیندهاش حرف زدیم.
سال 92 وقتی آلبوم «احتیاط» منتشر شد 50 درصد مشکلاتتان برای فعالیت در موسیقی برطرف شد اما 50 درصد دیگر همچنان حل نشده است. علت چیست؟
قبل از هر چیز باید بگویم اهمیت کنسرت دادن خیلی بیشتر از 50 درصد است! چون اکنون اتفاق اصلی در موسیقی پاپ با اجراهای زنده رخ میدهد نه با انتشار آلبومها. شاید یک زمانی گرفتن مجوز آلبوم تنها خواسته خوانندهها بود و تولید آلبوم یک تجارت بزرگ به حساب میآمد اما اکنون دیگر از آلبومهایی که تیراژهای میلیونی و سودهای آنچنانی داشته باشند خبری نیست و تقریبا میشود گفت آلبوم دادن بهانهای برای برگزاری کنسرت است. اگر بخواهیم مادی نگاه کنیم هم اصل اتفاق در کنسرتها است.
نگفتید علت اینکه تمام مشکلاتتان حل نشد چه بود؟
مشکل من مشکلی نیست که بعد از انتشار آلبوم «احتیاط» تولید شده باشد. من از سالها پیش دچار اشتباهات متعددی شدم و حالا تاوانش را میدهم.
با این حساب پس چطور برای آلبومتان مجوز صادر شد؟
به من محبت شد. چون نسبت به یک تهیه کننده تعهد داشتم و باید آلبوم سومم را به او تحویل میدادم. مجوز آلبوم «احتیاط» در حقیقت نشانهای به من بود تا بدانم اگر اشتباهاتم را تکرار نکنم میتوانم فعالیت داشته باشم. این اتفاق برای خوانندههای دیگر هم وجود داشته است.
میشود درباره اشتباهاتتان توضیح بدهید یا به مصلحت نیست؟
اتفاقا به مصلحت هست! چون باعث میشود کسی به من ذهنیت منفی پیدا نکند. مشکل من از جایی شروع شد که بابت عدم ادامه همکاری با شبکههای ماهوارهای به دفتر موسیقی ارشاد تعهد دادم اما مدتی بعد تعهدم را ندیده گرفتم.
مشکل همین بود؟
همین هم کافی بود! گرچه بعدها برداشتهای دیگری از این اتفاق شد اما من تخلف دیگری انجام ندادم. مثلا تا همین امروز هیچ آهنگی که مغایر با موازین قانونی باشد نخواندهام. هیچ کدام از کلیپهای من هم تصاویر نادرست نداشته است. برای کلیپهای آلبوم «سونامی» حتی مجوز ارشاد هم گرفتیم اما مشکل اینجا بود که تهیه کننده و صاحب امتیاز این آلبوم آنها را از ماهوارهها پخش کرد و من به جای مخالفت با او، همراهیاش کردم.
آن سالها هنوز 25 سالم هم نشده بود و پر از اشتباه بودم. من از مشاورانم لطمههای زیادی خوردم. همه به من نشانی غلط دادند. اکنون هم همین قبیل مشاورهها وجود دارد اما دیگر من گوش به این حرف ها نمی دهم. در اطراف موسیقی ما آدمهایی هستند که به خوانندههای جوان وعدههای آنچنانی میدهند. میگویند فلان حرکت تخلف نیست یا میگویند فلان حرکت را انجام بده و اگر مشکلی پیش آمد ما حلش میکنیم اما عملاً تنهایت میگذارند و خودت میمانی و مشکلت.
حالا متوجه اشتباهاتتان شدهاید؟
اکنون به جایی رسیدهام که جرأت عذرخواهی دارم.
عذر خواهی از چه کسانی؟
قبل از همه از آنهایی که کارهای مرا دوست دارند اما هرگز نشد تا در یک مراسم یا کنسرت آنها را ببینم. من هیچ وقت به کسانی که کارهایم را دوست دارند لقب «طرفدار» ندادهام. آنها دوستان من هستند. هر خوانندهای هزاران دوست دارد که کارهایش را میشنوند، به کنسرتهایش میآیند، مصاحبههایش را میبینند و میخوانند. شرایط رقابتی خوانندهها مثل بازیکنان فوتبال و تیمها است. همانطور که آبیها و قرمزها با هم کرکری دارند، دوستداران خوانندهها هم در مورد آنها برای هم کرکری میخوانند.
من امروز شرمنده دوستانی هستم که علاقه به کارهایم آنها را سرخورده کرد. من نتوانستم پاسخگوی محبتهایشان باشم. از خانوادهام که روی من حساب کرده بودند و گرایش من به موسیقی جز سروصدا برایشان هیچ چیزی نداشته عذر میخواهم و همین طور از مسئولانی که جواب اطمینانشان را با خوبی ندادم.
اکنون پس از سالهای ممنوع الکاری حتما احساس میکنید از پیشرفت عقب ماندهاید؟
از نظر مالی بسیار زیاد اما از نظر کاری خیر. چون نه درگیر بیزینس خاصی شدهام و نه آلودگی پیدا کردهام. از من کاری جز خواندن برنمیآید. امیدوارم روزی نوبت به من هم برسد تا روی صحنه بروم و با خیال راحت برای دوستانم بخوانم.
حرف آخر؟
آنهایی که مرا میشناسند میدانند که آدم بخیلی نیستم. سعی کردهام برای همه قدم خیر بردارم و به همه کمک کنم. اکنون فقط چند جمله به خوانندههایی که تازه از راه رسیدهاند و مثلِ مهدی مقدمِ سالهای 84 و 85 کم تجربه هستند میگویم: بیشتر مراقب باشید. چون همه شما در معرض دسیسه هستید. به آدمهایی که مسئولیت رسمی ندارند و شما را حتی به اندازه یک سانتیمتر از قانون دور میکنند، هرگز اعتماد نکنید.
منبع : صبحانه
:: موضوعات مرتبط:
گوناگون ,
,